اقامه عزای فاطمیه و سردار دلها در مسجد جامع شهر عنبرآباد 

اقامه عزای فاطمیه و سردار دلها در مسجد جامع شهر عنبرآباد 

تاریخ انتشار : ۱۹ دی ۱۳۹۸
محبوبه جبالبارزی گفت:: با توجه به فرارسیدن ایام فاطمیه و شهادت سردار سلیمانی کانون فرهنگی هنری امام صادق (ع ) در حال برگزاری مراسم عزاداری در مسجد جامع شهر عنبرآباد است.

«محبوبه جبالبارزی» در گفت و گو با خبرنگار خبرگزاری شبستان از کرمان جنوب گفت: با توجه به فرارسیدن ایام فاطمیه کانون فرهنگی هنری امام صادق (ع ) مسجد جامع شهر عنبرآباد به مدت ۵ شب مراسم عزاداری برگزار می کند.


 مدیر کانون امام صادق (ع ) مسجد جامع شهر عنبرآباد افزود: به منظور گرامیداشت یاد و خاطره سردار شهید قاسم سلیمانی و همرزمانش ویژه برنامه هایی مختص بانوان همراه با عزادری، قرائت آیاتی از قرآن کریم و جلسات قرائت زیارت عاشورا نیز شروع شده است و به مدت ۳ روز ادامه دارد.

 

وی با اشاره به سیاه پوش کردن مسجد افزود: به منظور آشنایی کودکان با شخصیت والای سردار رشید اسلام سپهبد قاسم سلیمانی، در قالب قصه و داستان به بیان رشادت های این شهید می پردازیم و در پایان با در اختیار قرار دادن کاغذ و مداد، از آنها می خواهیم تصاویر ذهنی خود را از سردار سلیمانی نقاشی کنند.

 

جبالبارزی اظهار داشت: شهادت سردار سلیمانی همه ما را متاثر کرد و موجب شد تا هر فردی ارادت خود را به ساحت این شهید بزرگوار به شکلی نشان دهد در همین راستا یکی از اعضای کانون فرهنگی هنری امام صادق علیه السلام شعری در رثای این سردار سرودند که خواندن آن برای مخاطبین خبرگزاری شبستان خالی از لطف نیست.

 

شایان ذکر است؛ شعر «سامان عارفی» (ایمان) عضو فعال کانون فرهنگی هنری امام صادق علیه السلام مسجد جامع شهر عنبرآباد در رثای سردار سلیمانی به شرح ذیل است؛


از او ماند فقط انگشتری سلیمانی/ به آسمان ها رفت، آن روح عرفانی

شکست گر چه از هجرش قلب عالم/جاوید ماند در افلاک آن چهره روحانی

بیشه پُر است از شیرهای زهرایی/ خون او تقسیم شد در رگ های هر ایرانی

نگاه کن می بارد چه زیبا باران/شکسته چه عاشقانه آن بغض آسمانی

دشمن بداند، عَلم هرگز نیافتد به زمین/چه جوان ها که پوشیده اند رخت سلیمانی

بترس ای طاغوتِ خبیثِ جلاد/می رود آخر هیمنه ات رو به ویرانی

خنده اش بهر من و خشمش بر دشمن/ چه دل ها که شاد شد از آن تبسم رحمانی

خورشید بگو دگر بتابد بی رقیب/چو شریک او رفت، آن یار نورانی

بغض عالم می شکند از هجر لاله پرپر/چه اشک ها که شده سهم هر عراقی و لبنانی

گرچه مُیَسَر نگشت بر من دیدار او/ نفرین بر این روزهای سرد زمستانی

تنیده در غم بغض و احساس من/گوشه چشمی کن بر ما ای مرد ایمانی

پایان پیام/ 586